جدول جو
جدول جو

معنی بن کار - جستجوی لغت در جدول جو

بن کار
از بنیاد از ازل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بر کار
تصویر بر کار
با رونق، با رواج
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از: بی + کار، بی شغل، بدون شغل و پیشه، بی صنعت، (ناظم الاطباء)، بی سرگرمی، بی مشغولیت، غیرمشتغل بکاری، بی اشتغال به امری:
کشاورز و آهنگر و پای باف
چو بی کار باشند سرشان بکاف،
ابوشکور،
بکش هر که بی کار یابی به ده
همه کهترانند یکسر تو مه،
فردوسی،
دگر مرد بی کار و بسیارگوی
نماند بنزدیکیش آبروی،
فردوسی،
بهرسو که بی کار مردم بدند
به نان بر همه بندۀ او شدند،
فردوسی،
بی کار چرا چنین نشینی
با کارکنان شهر پرنور،
ناصرخسرو،
منشین بی کار از آنکه بیگاری
به زانکه کنی بخیره بی کاری،
ناصرخسرو،
چون بزمستان به آفتاب بخسبی
پس چه تو ای بی خرد چه آن خر بی کار،
ناصرخسرو،
گفتن ز من از تو کار بستن
بی کار نمیتوان نشستن،
نظامی،
مرکّب از: بی + کار، از اسم مصدر کاریدن، بدون زرع: بی کار و کشت، بی کشت و زرع، بی کشاورزی:
جهان دوزخی بود بی کار و کشت
به ابری چنین تازه شد چون بهشت،
نظامی، بدون دور، (ناظم الاطباء)
مرکّب از: بی + کار، جنگ، بی جنگ، بی نبرد، رجوع به کار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی کار
تصویر بی کار
کسی که شغلی ندارد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه مرتکب کارهای بد شود بد کردار بد عمل بد فعل بدفعال، شریر موذی، فاسق فاجر زنا کار لواط کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی کار
تصویر بی کار
کسی که کاری ندارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بن پاره
تصویر بن پاره
عنصر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بن لاد
تصویر بن لاد
آسیز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بدهکار
تصویر بدهکار
مدیون، مقروض
فرهنگ واژه فارسی سره
بی پیشه، بی حرفه، بی شغل، بیکاره، غیرشاغل
متضاد: شاغل، ول، ول گرد، ولو، عاطل، لاابالی، معطل، کم مشغله
متضاد: پرمشغله
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
عمل المروّحة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
Contortionist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorsionniste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از دهستان دابوی شمالی آمل، ابتدای هرکاری، از روز اول
فرهنگ گویش مازندرانی
برکه ی عمیق
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
योद्धा
دیکشنری فارسی به هندی
بی فایده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorcionista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
акробат
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
Akrobat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
akrobata
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
акробат
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorsionista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorsionista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
کرتب باز
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
pelatih akrobat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
দেহবাঁকানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
นักแสดงยืดหยุ่น
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
msanii wa kupinda
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
contorsiyonist
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
曲芸師
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
弯曲艺人
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
לִיֵּין
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
acrobaat
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فن کار
تصویر فن کار
곡예사
دیکشنری فارسی به کره ای